دانش آموزان ، معلـّمين و تمام كاركنان مدرسه با آمادگي كامل به استقبال اين ايـّام عزيز رفتند كه مجموعه ي فعـّاليتها تحت عنوان گزارش برنامه هاي دهه ي مبارك فجر بشرح زير باستحضار مي رساند :
1ـ تزيين مدرسه و كلاسها با نصب پلاكارد , كتيبه و پرچم ويژه ي دهه ي فجر انقلاب اسلامي
2ـ تبيين اهداف انقلاب اسلامي و ارتقاي سطح بصيرت عاشورايي و انقلابي براي دانش آموزان
3ـ نشر بيانات و نظرات حضرت امام خميني(ره) و مقام معظـّم رهبري در خصوص ايـّام ا... دهه ي فجر
4ـ نواختن زنگ انقلاب اسلامي با حضور دانش آموزان و تمام كاركنان مدرسه در روز11 بهمن ساعت 9:33 روز چهارشنبه و پخش شكلات و شيريني و گل بين دانش آموزان
5ـ تبيين دستاوردهاي انقلاب اسلامي توسط برادر عبدالحكيم غفوري , مديريت محترم مدرسه و آقاي سلجوقي , مشاور محترم آموزشي و بيداللهي ، مربي محترم پرورشي
6ـ اجراي سرودهاي انقلابي توسط دانش آموزان بمنظور يادآوري خاطره ي روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي (سرود خميني اي امام و بهاران خجسته باد و ...)
7ـ تهيه ي روزنامه ديواري با محتواي انقلاب اسلامي ، بصيرت ، طرح صالحين و فرهنگ عاشورايي
8ـ برگزاري نمايشگاه عكس و پوستر با موضوع انقلاب اسلامي در جاي جاي مدرسه
9ـ يادآوري خاطرات ايـّام انقلاب اسلامي هر روز در مراسم صبحگاهي و توسط معلّمين در كلاسها 0
10ـ تشويق دانش آموزان محقـّق كه تحقيقات خود را در ارتباط با اين ايـّام مبارك تهيه كرده بودند .
11ـ پذيرايي از دانش آموزان و همكاران
12ـ مراسم ويژه شامل مقاله ، تئاتر ، سرود ، طنز ، تقليد صدا ، اجراي موسيقي با هنرمندان سطح بخش تربت جام (استاد اسكندري و ...) و اهداي جوايز ... در روز چهارشنبه 18 بهمن91
عبدالحكيم غفوري
مديريت دبيرستان پسرانه نبوت نيل شهر
تربت جام
ماه بهمن كه مي رسد ناخودآگاه همه ما به ياد امام خميني (ره) و ايام الله دهه فجر و فجر آفريني مردم خوب ايران مي افتيم دبيرستان پسرانه نبوت نيل شهر نيز همگام با ساير ادارات اين ايام پربركت را گرامي داشته و برنامه ها و مراسمات ويژه اي را تدارك ديده است از جمله برگزاري مسابقات فوتبال ويژه دهه فجر بين دانش آموزان و ...
محيط آموزشگاه و كلاس ها و سالن و تابلوهاي اعلانات نيز رنگ و بوي فجر انقلاب را به خود اختصاص داده :
آذين بندي مدرسه:
واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا
همگى به حبل و رشته خداوندى چنگ بزنيد و پراكنده نگرديد.
بعد از رحلت پيامبر عظيم الشان اسلام اوصياى معصوم او كوشيدند تا آن وحدت و يكپارچگى را حفظ كنند و آنان از حقوق شخصى خويش چشم پوشيدند و در طول تاريخ، دانشمندان مصلح و همه تلاشگران راستين انسانيت، هم خودشان از عوامل اختلاف و تجزيه گريختند و از دامن زدن به آتش خصومت بين مسلمانان، بركنار زيستند و هم ديگران را به اتحاد و تفاهم فراخواندند.
ما مسلمانان به اين آيه زيباى قرآن، بيشتر بايد بينديشيم:
فتقطعوا امرهم بينهم زبرا كل حزب بمالديهم فرحون
اهل كتاب و پيروان اديان آسمانى و اتباع رسولان الهى، گروه، گروه شدند، ضد و دشمن هم گشتند و هر يك به آنچه نزد اوست خرسند و شادمان گرديدند. (المؤمنون /53
حركت فكرى - فرهنگى» و «حركت سياسى - عملى». امام (ره) با توجه به مراحل مبارزه، «تعليم وتربيت» سياسى را زيربناى حركت سياسى دانسته و اولين وظيفه مردم را در تحقق و توسعه، امر «تبليغ» و «تعليم» قرار داده است.
در اين زمينه امام خميني (ره) فرموده اند:
«...وظيفه ما اين است كه از حالا براى پايه ريزى يك دولت حقه اسلامى كوشش كنيم، تبليغ كنيم، تعليمات بدهيم، همفكر بسازيم، يك موج تبليغاتى و فكرى بوجود آوريم تا يك جريان اجتماعى پديد آيد و كم كم توده هاى آگاه، وظيفه شناس و ديندار در نهضت اسلامى متشكل شده قيام كنند و حكومت اسلامى تشكيل دهند. تبليغات و تعليمات دو فعاليت مهم و اساسى ماست...
امام خمينى (ره) به عمق نقش اجتماعات دينى چه در بعد انديشه سازى و چه در بعد اجتماع سازى به خوبى پى برده بود. او اجتماعات و مراسم دينى را صرفا به منظور كاربرد تعليمى و آموزشى آن در مقولات فكرى، مورد تشويق قرار نمىدهد بلكه مهمتر از آن به نقش اجتماع سازى و شكل دهى روابط اجتماعى جديد از طريق گردهمايى ها و نيز آگاهى يافتن مسلمين از قدرت و نيروى ارادى و انسانىشان هم اشاره دارد. به همين جهت است كه «روز قدس» به عنوان سمبل وحدت جهان اسلام كه پيام انقلابى و ضد استعمارى هم دارد از سوى ايشان در سطح جهان اسلام پيشنهاد گرديد و همچنين بزرگداشت «هفته وحدت» ميلاد حضرت رسول (ص) (از 12 ربيع الاول به روايت اهل تسنن تا 17 ربيع الاول) مورد حمايت وى قرار گرفت; چه اينكه از ديدگاه او روند وحدت بين مسلمين، ضرورت ايجاد سمبلها و نهادهاى تازه اى را مى طلبد كه فراتراز زمان و مكان قرار دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در رابطه با هفته وحدت فرموده اند:
اگر امروز بشريت متوجه اين رحمت بشود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعاليم نبوى، اين سرچشمه جوشان" وحدت" و آن را بيابد و خود را از آن سيراب كند، بزرگترين مشكل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همين امروز هم، تمدنهاى موجود عالم، بلاشك از تعاليم اسلام بهره مند شده اند و بدون ترديد آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهيم عالى در بين بشر وجود دارد، متخذ از اديان الهى و تعاليم انبياء و وحى آسمانى است و بخش عظيمى از آن، به اسلام متعلق است، ليكن امروز بشر به معنويت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذير اسلام - كه هر دل با انصافى آن معارف را مىپذيرد و مىفهمد - نيازمند است. لذاست كه دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پيدا كرده است و بسيارى از غير مسلمين هم دعوت اسلامى را پذيرفته اند.
پبروزي انقلاب اسلامي مان را مديون "وحدت" امت اسلامي هستيم و به ثمررسيدن خون شهيدان نهضت را در سايه يكپارچگي ملت ايران بر محور "ولايت فقيه" و رهبري امام بزرگوارمان مي دانيم، كه ما را در سايه ي اسلام و بر پايه ي ايمان، جمع كرد و هدايت نمود.
گرامي باد هفته ي وحدت، كه درآن ميثاق ها تحكيم مي شود، پبمان ها استوارتر مي گردد، خون ها در هم مي جوشد، دست ها وبازوها درهم قرار مي گيرد ، چهره ها بر يكديگر لبخند پبروزي و صفا مي زند، قشرها همه با هم هستند، امت، يكپارچه و منسجم است و شيعه و سني، به ياد سالروز ميلاد رسول گرامي اسلام، با هم و در كنار هم، در يك راه و به سوي يك هدف سرود وحدت مي خوانند.
گرامي باد هفته وحدت، كه هفته نور و سرور، و ايام شادي و همبستگي است.
گرامي باد هفته وحدت كه ملت ما را منسجم تر مي كند،
و امتمان را با رهبر خود پبوندي مجدد مي زند،
هفته ي وحدت، چتري مبارك از ايثار و فداكاري بر مردم است.
چشمه ساري از معرفت و شعور، در كام تشنه ي خلق خداست.
سايه ساري آرامش بخش، دل انگيز و روح پرور براي هموطنان مسلمان ماست.
الهام بخش حركت و انسجام و اخلاص است.
زداينده ي كينه ها، كدورت ها، خودخواهي ها، گروه گرائي ها، تعصب ها، مليت پرستي ها، فرقه بازي ها و تفرقه جوئي هاست.
هفته ي وحدت، ايام ميثاق با خون شهيدان است.
هفته ي پبمان با راه اسلام و خط امام فقيدمان، حضرت روح الله(ره) است.
هفته ي درس آموزي از كلاس معلم بشريت، حضرت ختمي مرتبت(ص) است كه به بركت ميلادش چهره ي جهان دگرگون شد، شرك ها به توحيد مبدل گشت، عبادت خدا جاي اطاعت از طاغوت ها را گرفت، نفاق ها به يكرنگي گرائيد و خصومت ها و دشمني هاي چندين ساله، به "اخوت اسلامي" تبديل شد، مهاجر و انصار، برادر شدند و عرب و عجم، يار هم گشتند و سفيد و سياه برابر گرديدند.
در اين هفته، رسالتمدار بزرگ، حضرت محمد بن عبدالله(ص) ديده به جهان گشود تا نعمت خدا، بربندگان تكميل شود، راه از چاه باز شناخته گردد و مردم در سايه نبوتش، از ضلالت به هدايت، از ظلمت به نور و از تفرقه به وحدت برسند.
اكنون نيز، كه هزار و چهارصد و اندي از آن تاريخ مي گذرد، ملت ما، در سالگرد اين ميلاد مقدس، پرشكوهترين مراسم، گرم ترين مجالس و باصفا ترين تجمعات را به پا مي دارند تا روح اخوت اسلامي در پبكره ي اجتماع، بيش از پيش زنده شود.
ستاره اي بدرخشيد و ماه مجلس شد دل رميده ما را انيس و مونس شد
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به مناسبت ميلاد با سعادت منجي عالم بشريت حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) و گراميداشت هفته وحدت كه علامه اقبال لاهوري چه زيبا مي سرايد:
نيست از روم و عجم پيوند ما نيست پابند نسب پيوند ما
دل به محبوب حجازي بسته ايم زين سبب با يكدگر پيوسته ايم
مسابقه كتبي قرآني با عنوان آشنايي با معجزه جاويد پيامبر اعظم (ص) با همكاري بخشداري محترم بخش بوژگان در سطح بخش برگزار گرديد كه به تعدادي از شركت كنندگان در مراسم انس با قرآن جوايز نفيسي اهدا خواهد شد.
***مراسم انس با قرآن در مسجد جامع اعظميه نيل شهر در يكشنبه شب مورخه 1391/11/8 بعد از نماز عشاءبرگزار خواهد شد.
مجتمع آموزشي و پرورشي نبوت نيل شهر
بهترين درسها همان است كه انسان از آنها در زندگانى خويش بهره برمى دارد. ائمه هدى عليهم السلام آموزشهاى زندگى بخش فراوانى ارائه داده اند كه اگر ما به فهم آنها نايل شويم نيكبخت ترين مردم در دنيا و نزديك ترين آنها به خشنودى خداوند در آخرت خواهيم بود.
در آنچه كه ذيلاً نقل مى شود به تأمل در باره پاره اى از سخنان امام در اين عرصه مهم خواهيم پرداخت:
تا آنجا كه تحمّل دارى، در خواست و سؤال مكن، زيرا براى هر روزى،رزق جديد است و بدان كه پا فشارى و اصرار در سؤال و كمك خواستن هيبت انسان را از بين مى برد وباعث رنج و سختى مى گردد.
صبر پيشه كن تا خداونددرى بروى تو بازكند كه گذشتن از آن براى تو سهل و آسان باشد. چه نزديك است خداوند كارساز به انسان درمانده، وامنيت و آسايش به شخص فرارى ترسان، پس شايد غيرتها نوعى از تأديب الهى باشد. و بهره ها و نصيب هامراتبى است، پس بر چيدن ميوه اى كه نرسيده است عجله مكن، چرا كه دروقت مناسب آنرا بدست خواهى آورد. و بدان، تدبير كننده كارت بوقتى كه كارت را اصلاح كند آگاه تر است، به اختيار او در همه امور خود كه بنفع توست اطمينان كن، و در بر آوردن حاجات خود قبل از رسيدن وقت آن، عجله منما كه قلب و سينه ات، تنگ مى شود، و يأس بر تو چيره مى شود. و بدان كه ازبراى بخشش، اندازه و مقدارى است كه اگر از آن فزونى يابد، اسراف خواهدبود و از براى مدارا و احتياط اندازه اى است كه هر گاه از آن بيشتر شود، جبن و ترس است و از براى اقتصاد و ميانه روى مقدار است كه زيادتر از آن بخل است و شجاعت را مقدارى است كه افزون آن تهوّر و بى باكى است و ازتيزهوش آرام بر حذر باش".(8)
بهترين برادران تو كسى است كه گناهت را فراموش كرد و نيكى ترابه خويش يادآورد. سست حيله ترين دشمنان كسى است كه دشمنى خويش را آشكار ساخت.
زيبائى چهره، جمال برون است و زيبايى عقل جمال درون است" "سزاوارترين مردم به محبّت كردن، كسى است كه از او اميد محبّت كردن دارند.
پليدي ها در خانه اى قرار داده شدند و دروغ كليد آن خانه است".
نادانى دشمن است، و حلم حكومت، و راحتى دلها را نشناخت آن كه حلم، پارهه اى اندوه صبر و دشمنى را به وى جرعه جرعه نچشاند.
هر كه بر پشت باطل سوار شد، در سراى پشيمانى فرود آمد.
تقديرهاى غالب با كشمكش دفع نگردند، و ارزاق نوشته شده را به آزنتوانند بدست آرند، و با امساك نتوان آنها را دفع گرداند".
عطاياى (شخص) كريم تو را پيش او خوب جلوه مى دهد و بدو نزديكت مى سازد، و عطاياى )شخص( فرو مايه تو را از او دور مى كند و به نزدش منفورت مى سازد".
هر كه پارسايى خوى او باشد و كرم سرشت او و بردبارى عادت او دوستانش زياد گردد و تمجيد بر او فراوان، و با ستايش هايى نيكويى كه از اومى كنند بر دشمنانش پيروز مى شود.
در تشويق به روزه گرفتن و نماز شب خواندن فرمود: "شب زنده دارى گواراتر از خواب است و گرسنگى در خوبى خوراك فزاينده تر.(9) "مؤمن براى مؤمن بركت است و بر كافر حجّت.
دل احمق در دهان اوست و دهان حكيم در دل او.
توجّه به رزقى كه برايت تضمين شده، تو را از كار واجبت باز ندارد".
هيچ عزيزى از حق جدا نشد جز آنكه خوار شد، و خوارى حق رانگرفت مگر آنكه سر فراز شد.
دوست نادان، مايه رنج است.
دو خصلت است كه والاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خداوند و سود رساندن به برادران".
گستاخى فرزند بر پدر، در كوچكى، منجر به عاق شدن در بزرگى اش شود.
اظهار شادمانى در برابر شخص غمزده، بى ادبى است.
بهتر از زندگى چيزى است كه اگر از دستش بدهى، زندگى را منفور دارى و بدتر از مرگ چيزى است كه چون بر تو فرود آيد مرگ را محبوب شمارى".
رياضت دادن نادان و ترك دادن معتاد از چيزى كه بدان عادت كرده،خود معجزه است.
تواضع نعمتى است كه بر آن حسد نبرند.
آدمى را طورى گرامى ندار كه بر او سخت بگذرد.
هر كه برادرش را نهانى اندرز داد او را آراسته و آن كه در برابر ديگرانش پند گفت، زشتش ساخته".
هيچ بلايى نيست مگر اينكه براى خدا در پيرامون آن نعمتى است.
چه زشت است براى مؤمن گرايشى كه او را خوار مى كند.(10)
دوم بهمن مصادف است با امامت امام مهدي ع
شروع امامت امام مهدي ع تبريك باد
آنچه كه ميخوانيد قسمتي از وصاياي شهدا ميباشد كه از خداوند طلب شهادت كردند و به آرزوي خويش رسيدند.
خدايا پرواز را به ما بياموز تا مرغ دست آموز نشويم و از نور خويش آتش در ما بيفروز تا در سرماي بيخبري نمانيم. خون شهيدان را در تن ما جاري گردان تا به ماندن خو نكنيم و دست آن شهيدان را بر پيكرمان آويز تا مشت خونينشان را برافراشته داريم. خدايا چشمي عطا كن تا براي تو بگريد، دستي عطا كن تا داماني جز تو نگيرد، پايي عطا كن كه جز راه تو نرود و جاني عطا كن كه براي تو برود.
شهيد معلم مهدي رجب بيگي؛ متولد سال 1336
***
بگذاريد بند بندم از هم بگسلد، هستيم در آتش درد بسوزد و خاكسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر ميكنم و خداي بزرگ خود را عاشقانه ميپرستم. آرزو داشتم كه شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار كنم. به كفر و طمع اجازه ندهم بر دنيا تسلط يابد.
شهيد دكتر مصطفي چمران متولد سال 1311محل تولد تهران محل شهادت دهلاويه سال1360
***
خدايا اگر ميداني كه عاشقت شدهام، مرا به سوي خود فراخوان والا مرا رشد بده و توفيق تكامل اليالله نصيبم كن تا لايق شهادت گردم.
شهيد مجتبي رسول زاده، محل تولد تهران، مكان شهادت خرمشهر به سال 1361
***
من هيچشاخه سبزي ندارم تا با خود به سراي ديگر ببرم، اما اميد دارم كه اين شاخههاي خشك شده در اين لحظات پرثمر و پرنعمت جان بگيرند و سبز شوند.
شهيد مجيد پوركرمان محل تولد تهران، محل شهادت خرمشهر به سال 1361
***
خدايا كمكم كن تا پايم نلرزد و هدايت كن گلولههاي آتشين مرا تا بر سينه دشمنانت فرود آيند و هنگامي كه صلاح تو در آن بود كه جان ناقابل اين حقير تقديم گردد، مهدي (عج) را بر بالينم فرست كه سخت محتاج اهل بيت هستم. خداوندا درد تير و تركش و خمپاره را تحمل خواهم كرد، اما اندوه خميني را هرگز.
شهيد حسن رئوفي فريماني، متولد سال 1344 در تهران، محل شهادت پنجوين به سال 1362
***
اي خدا، اين دلم، جانم، روحم فقط تو را ميخواهد. ديگر طاقت ماندن در ميان دنيا و دنيائيان را ندارد و ميخواهد از وادي پر از گناه و وادي ساده كوچ كند و در وادي عشق و صفاي روحاني فرود آيد. اي انسانها روح را الهي كنيد، از مسير دنيا طلبي خارج و در مسير رضاي خدا وارد شويد و رضاي خدا بطلبيد.
شهيد حسين يحيايي محل تولد تهران به سال 1344، محل شهادت شلمچه به سال 1365
خدايا، دل دردمندم شوق آزادي دارد تا از اين غربتكده سياه، تا از اين زندان عاشقان وصالت، نداي خود را به وادي عدم بكشاند و فقط با خداي خود به وحدت برسد.
شهيد علي حسيني آقايي محل تولد تهران به سال 1341، به محل شهادت سومار
1361
***
خداوندا، مرغ ناچيز و محبوس در قفس، چشم به تو دوخته و با لرزاندن بالهاي ظريفش آماده حركت به سوي توست. ما نه براي اينكه از قفس تن پرواز كند و در جهان پهناور هستي بال و پر بگشايد، نه زيرا زمين و آسمان با آن همه پهناوري، جز قفس بزرگتري براي اين پرنده شيدا نيست. او ميخواهد آغوش بارگاه بينهايت را باز كني و او را به سوي خود بخواني
شهيد سعيد هدي محل تولد مراغه، محل شهادت شلمچه به سال 1365
***
خدايا، دل دردمندم شوق آزادي دارد تا از اين غربتكده سياه، تا از اين زندان عاشقان وصالت، نداي خود را به وادي عدم بكشاند و فقط با خداي خود به وحدت برسد.
شهيد علي حسيني آقايي محل تولد تهران به سال 1341، به محل شهادت سومار 1361
***
خدايا، ريشههاي اين علاقه به دنيا را در خاك وجود من بخشكان و تارهاي اين وابستگي را در زواياي قلب من بسوزان. خدايا، عشق به اين لجنزار متعفن كه جامه مخالفت با تو را بر من پوشانده است. تو اين جامه را از تن من بيرون آور.
شهيد حاج عبدالستار قندانيپور متولد سال 1340
***
الهي، يا قدوس، با ارحم الراحمين، من ذليليم، من كوچكم، به عظمت خودت تواناييم ده. با نور خودت آشنايم كن، قطعه قطعه بدن پر دردم، عاشق اسلام و عاشق شهادت است. خدايا، نگذار چشم بسته از اين دنيا بروم.
شهيد ابوالفضل راز فاني محل تولد تهران، محل شهادت در بند عراق به سال 1362 شهيد سيد داود مشكار گونه فراهاني
***
اي مهربان، من نيز عاشق تو هستم. اي بخشنده مهربان كرمي در حق من كن و مرا ببخش و مرا در صف عاشقانت قرار ده. خدايا، وجود مرا براي لقاي خودت و رساندن عاشق به معشوق آماده ساز.
شهيد احمد دادستان متولد 1347 در تهران، شهادت به سال 1362
***
به نام او كه از اويم، به نام او كه زنده به اويم، زندگيمان به خاطر اوست، بودنم از اوست، رفتنم به اوست، يارم اوست، جانم اوست، معشوقم اوست احساسش ميكنم با قلبم، با ذره ذره وجودم و با تمام سلولهايم. اي همه چيزم، به يادت هستم. به يادم باش كه بيتو هيچ و پوچ خواهم بود.
شهيد سيد داود مشكار گونه فراهاني متولد سال 1337 در تهران، محل شهادت اهواز به سال 1360
در شهادت سري است كه فقط شهيدان از آن آگاهند و ما چه ميدانيم كه شهيدان چگونه به مرحلهاي رسيدند كه كارشان فقط براي رضاي حق بود، نمازشان بوي بندگي ميداد، دعايشان بوي دلتنگي كوچههاي كربلا ميداد و هنگام شهادت ذكر يازهرا (س) به لب داشتند.
دنيا ديگر در ديدگانش كوچكتر از آن بود كه خود را دلبسته آن كنند، آخر آنان معني عشق را فهميدند و جاذبه زمين قدرت آن را ندارد كه به سالكان عشق قانونهاي مادي را ديكته كند و ما آدميان با اينكه هزاران كتاب در وصف عشق نگاشتهايم، هنوز نميدانيم عشق چيست.
چه خوش است كه انسان به مرحلهاي برسد كه يقين خواندش و در اين حال، فرشتهها برايت لونگ شرمندگي مياندازند و منادي رجيم از ناسپاسي خود در درگاه حق تعالي گريان ميشود و بر خود هزاران لعنت ميفرستد.
آري مقام شهادت در گستره ولايت رقم ميخورد و شهيد «حميد صالح نژاد» پيش از اينكه به شهادت برسد نيز شهيد بود؛ او ديگر تاب دنيا را نداشت و ميخواست با خون خود باران رحمتي بر اين زمين سله بسته دنيا كه مثل مني در آن فرو رفتهام، فرود آيد.
ما تا روزي كه نداي زلزال بر كوهها افكنده ميشود، شرمنده خون شهيدان خواهيم بود، شهيد را بايد شهيد وصف كند نه آن كسي كه هنوز در كلاس آغازين بندگي درمانده و هر آينه با تبصره توبه قبول ميشود.
شهيدان عاشق خدا شدند و عشق را نردباني براي رسيدن به او ساختند و خونشان بهاي پروازشان بود و آنان مهمان ويژه خدا شدند و اكسير عند ربهم يرزقون پاداش اين چنين مهماني خواهند بود.
گر چه در باغ شهادت را بستهاند ولي نگهباني به نام «لياقت شهادت» بر آن نهادهاند تا كه دوستان را با دم ولايي خود از روزنه سعادت به پيش ياران سلامگو راهنمايي كنند، و اين من جا مانده از قافله شهيدان در حسرت اين چنين مقامي اشك ذلت بر گُرده ندامت ميخورم و در آرزوي پرواز به پرستوي بهاري غبطه ميخورم و شب را به اميد فردايي كه شايد من هم لياقت آسماني شدن يابم سر ميكنم.
در مقدمه، به دنبال پاسداشت نعمتهايي هستيم كه در پرتو سالهاي جهاد و شهادت نصيب يك ملت گرديده است. با اين وصف، وظيفه ماست تا در برنامهريزيهاي فرهنگي مربوط به گرامي داشت ياد شهدا، با نگاهي فراتر از يك يادآوري، به اصل دروني شكرگذاري از اين نعمت الهي توجه داشته باشيم. بررسي دستاوردهاي علمي، صنعتي، امنيتي، معنوي و . . . جنگ تحميلي البته به فرصتي بيش از اين مقال نياز دارد.
شايد اغلب شهداي دفاع مقدس از سن پايين و تحصيلات متوسط كلاسيك برخوردار بودند (كه البته بايد با توجه به شرايط همان روز مورد ارزيابي قرار بگيرد) اما چه كسي است كه وصيت نامهها و دلنوشتههاي شهدا را خوانده باشد و آنها را شهيدان راه بصيرت لقب ندهد؟ كدام شهيد را سراغ داريد كه در مواجهه با اين پرسش كه چرا خانواده و زندگي و جواني و موقعيتهاي مادي خود را رها كرده و به دنبال سرنوشتي به ظاهر نامعلوم رفته است، پاسخي قانع كننده نداشته باشد؟
بالاترين شاخص در اثبات بصيرت شهدا، درك صحيح از اولويتهاي عصر خود است. آنها با دل پاك و ايمان مستحكم و ذهن حقطلب خود بصيرت ديني و انقلابي يك جوان مسلمان ايراني را به زيبايي ترسيم نمودند.
آنچه كه بايد نگرش ما را به خود معطوف دارد، نحوه ابراز شكر و سپاس به ساحت آفرينندگان اين دوران طلايي است. وظيفه ما در قبال شهدا نيز مقولهاي جدا از آنچه بيان شد، نيست. سپاس به ساحت شهيدان وادي عشق و ايمان را نميتوان تنها با چاپ چند پوستر و نصب پارچه نوشتههاي كليشهاي ادارات و نهادها و غبارروبي از مزار آلالهها ابراز كرد.
آنچه تشكر ما را نسبت به نعمتي كه حاصل رشادت و جانبازي فرزندان عاشورايي حضرت روحالله است، معنا ميبخشد، حركت در راستاي آرمانها و مطالباتي است كه شهدا به خاطر آن از هستي مادي خود گذشتند.
شايد اغلب شهداي دفاع مقدس از سن پايين و تحصيلات متوسط كلاسيك برخوردار بودند (كه البته بايد با توجه به شرايط همان روز مورد ارزيابي قرار بگيرد) اما چه كسي است كه وصيت نامهها و دلنوشتههاي شهدا را خوانده باشد و آنها را شهيدان راه بصيرت لقب ندهد؟ كدام شهيد را سراغ داريد كه در مواجهه با اين پرسش كه چرا خانواده و زندگي و جواني و موقعيتهاي مادي خود را رها كرده و به دنبال سرنوشتي به ظاهر نامعلوم رفته است، پاسخي قانع كننده نداشته باشد؟
بالاترين شاخص در اثبات بصيرت شهدا، درك صحيح از اولويتهاي عصر خود است. آنها با دل پاك و ايمان مستحكم و ذهن حقطلب خود بصيرت ديني و انقلابي يك جوان مسلمان ايراني را به زيبايي ترسيم نمودند.
چه بسا افرادي كه با ادعاي روشنفكري و صاحب نظري و غيره يا به بهانه اشتغالات و پرداختن به مسائل دست چندمي و كم اولويتي مانند خدمت به ارباب رجوع! و پركردن سنگرهاي اقتصادي و علمي و سياسي و غيره، حتي براي يك لحظه در هيچ عملياتي سلاح به دست نگرفتند.
از فرماندهان رشيدي چون چمرانها، صفويانها و صالحنژادها گرفته تا يك رزمنده تكاور بسيجي، هر يك به تناسب شرايط خود ميتوانستند خدمت در عرصههاي ديگر انقلاب را بهانهاي براي عدم حضور مستقيم در ستيز در معركههاي آتش و خون قرار بدهند و امروز نيز با ژستي انقلابي به طلبكاري از نظام و مردم روي بياورند.
پس خدايا ما را در ادامه اين راه سخت ياري فرما و توفيق رسالت زينبگونه را بما عطا بفرما. خدايا چنان كن سرانجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار.